آیه 78 سوره حج
<<77 | آیه 78 سوره حج | 78>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و حق جهاد در راه او را (با دشمنان دین و با نفس امّاره) به جای آرید (و در طلب رضای او به قدر طاقت بکوشید) او شما را برگزیده (و به دین خود سرافراز کرده) و در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده (و این آیین اسلام) مانند آیین پدر شما ابراهیم (خلیل است)، او (خدا) شما امت را پیش از این (در صحف او) و در این قرآن مسلمان نامیده تا این رسول بر شما و شما بر سایر خلق گواه (خداپرستی) باشید، پس نماز به پا دارید و زکات بدهید و به خدا (و کتاب او) متوسل شوید، که او مولی (و پادشاه و نگهبان و حافظ و ناصر) شماست و نیکو مولی و نیکو ناصری است.
و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است، جهاد کنید؛ او شما را برگزید و بر شما در دین هیچ مشقت و سختی قرار نداد. [در دینتان گشایش و آسانی قرار داد مانند گشایش و آسانیِ] آیین پدرتان ابراهیم، او شما را پیش از این «مسلمان» نامید و در این [قرآن هم به همین عنوان نامگذاری شده اید] تا پیامبر گواه بر شما باشد و شما هم گواه بر مردم باشید؛ پس نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و به خدا تمسّک جویید. او سرپرست و یاور شماست؛ چه خوب سرپرست و یاوری و چه نیکو یاری دهنده ای است.
و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنيد، اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است. آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است] او بود كه قبلاً شما را مسلمان ناميد، و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد. پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد. او مولاى شماست؛ چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى.
در راه خداوند چنان كه بايد جهاد كنيد. او شما را برگزيد. و برايتان در دين هيچ تنگنايى پديد نياورد. كيش پدرتان ابراهيم است. او پيش از اين و در اين شما را مسلمان ناميد. تا پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر ديگر مردم گواه باشيد. پس نماز بگزاريد و زكات بدهيد و به خدا توسل جوييد. اوست مولاى شما. چه مولايى نيكو و چه ياورى نيكو.
و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایستهای!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حرج: (بر وزن شرف) تنگى. راغب گويد: آن در اصل محل جمع شدن شىء است و از آن تنگى به نظر آمده لذا به تنگى و گناه حرج گفتهاند.
- ملة: دين و شريعت. راغب گويد: ملّة مانند دين است و آن نام شريعتى است كه خدا بر زبان انبيا به مردم فرستاده است.
- اعتصموا: عصم: امساك و حفظ. «العصم: الامساك»، جوهرى آن را منع گفته است. «اعتصام»: چنگ زدن.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ «78» و در راه خدا جهاد كنيد چنان كه شايسته جهاد (در راه) اوست، او شمارا (بر همهى امّتها) برگزيد و در دين (اسلام) هيچ گونه دشوارى بر شما قرار نداد، آيين پدرتان ابراهيم (را پيروى كنيد)، او كه شما را از قبل مسلمان ناميد و در اين (كتاب نيز مطلب چنين است) تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد، پس نماز بر پا داريد و زكات بپردازيد و به خدا تمسّك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست، پس چه خوب سرپرستى است و چه خوب ياورى.
نکته ها
مىدانيم كه گواه بودن، به علم و عدالت نياز دارد و همهى مردم نه عادلند و نه آگاه كه بتوانند بر ديگران شاهد باشند، بنابراين، مراد از گواه بودن مسلمانان كه در اين آيه عنوان شده است، بعضى از آنان هستند كه هم به اعمال و رفتار مردم علم دارند و هم امين و عادلند و چنين افرادى همان گونه كه در روايات مىخوانيم، اهلبيت پيامبر و امامان معصوم عليهم السلام هستند كه اعمال و رفتار ما بر آنان عرضه مىشود.
خداوند در آغاز اين سوره، از زلزله عظيم قيامت وعذاب شديد الهى ياد كرد و در پايان سوره از جهاد و نماز و زكات سخن گفت و يادآور شد كه او براى همه بندگانش، مولا وسرپرست و ياورى نيكوست، اين نكته به ما مىآموزد كه براى نجات از خطرهاى زلزلهى عظيم قيامت و عذاب شديد الهى، بندهى او باشيم و به او پناه ببريم كه «فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ».
نفى «حَرَجٍ» به معناى سخت نبودن احكام الهى نيست، زيرا در همين آيه كه مىفرمايد:
جلد 6 - صفحه 76
جهاد كنيد آن گونه كه حقّ جهاد است. و ناگفته پيداست كه جهاد كار بس سختى است. پس مراد از نبودن حرج در دين آن است كه اسلام بنبست ندارد. مثلًا در فرمان جهاد افراد بيمار، لنگ، نابينا، سالمند و زنان و كودكان و ناتوانان معافند، ولى دفاع با همهى سختى آن وظيفه است.
پیام ها
1- ارزش كارها، به انگيزه و شيوه ومقدار آن بستگى دارد. (جهادى ارزش دارد كه با تمام توان در راه خدا باشد) «فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ»
2- هم به مردم شخصيت دهيد، «اجْتَباكُمْ- أَبِيكُمْ- تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» و هم سختگيرى نكنيد. «ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»
3- در وضع قانون، مراعات توان مردم را بكنيم. «ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»
4- اسلام، دين آسان واحكام آن انعطاف پذير است. در زمانها و مكانهاى مختلف، شايستگى اجرا شدن را دارد. «ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»
5- اسلام آئين ابراهيمى و سابقه بس درخشان دارد. «هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ»
6- پيامبران، پدران امّتها هستند. «أَبِيكُمْ»
7- «مسلمان» نام مباركى است كه از قبل براى ما انتخاب شده است. «مِنْ قَبْلُ»
8- پيامبراكرم صلى الله عليه و آله بر اعمال ما گواه است. «لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً»
9- نماز و زكات، تشكّر از خداوند است. (بايد به شكرانهى برگزيدگى و سابقه و لياقت و گواه بودن امّت اسلام، نماز به پا داشت. فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ ...
10- تنها به برگزيده بودن و نام اسلام و مسلمانى تكيه نكنيم، با نماز و زكات و تمسّك به خدا، اين افتخارات را پاسدارى كنيم. «فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ»
11- مشروعيّت ولايتها و حكومتهاى بشرى در گرو منتهى شدن به ولايت الهى است. «هُوَ مَوْلاكُمْ»
«الحمدللّه ربّ العالمين»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ (78)
وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ: و جهاد كنيد در راه خدا. حَقَّ جِهادِهِ: آنطورى كه سزاوار است بر بليغ تر وجهى كه ممكن و به حسب جهد و طاقت باشد. طبرسى فرمايد: اكثر مفسرين جهاد در اينجا را حمل نمودهاند بر جميع اعمال طاعت و گفتهاند: «حق جهاده» آنست كه به نيت صادقه و خالصا لوجه اللّه بجا آورده است. «1» ابن عباس گفته: چنانكه به ملامت لائمان مبالات نكنيد. «2» نزد بعضى مراد به قدر قوه خود سعى نمائيد در احياء دين خدا و اقامه حقوق او بحرت دست و زبان و قلم و جميع آنچه ممكن باشد، و برگردانيد و باز داريد نفس خود را از هوى و ميل.
هُوَ اجْتَباكُمْ: خداى تعالى برگزيد شما را براى دين و نصرت خود.
در كافى- از حضرت باقر عليه السّلام: ايانا عنى و نحن المجتبون. فرمود:
مائيم قصد شدگان در آيه و مائيم برگزيدگان. «3»
«1». مجمع البيان (انتشارات كتابخانه حضرت آية اللّه مرعشى نجفى) ج 4، ص 97.
«2». تفسير ابو الفتوح (چ اسلاميّه) ج 8 ص 120.
«3». اصول كافى، ج 1، كتاب الحجّة، باب فى ان الائمة شهداء اللّه عزّ و جلّ على خلقه، روايت ص 4، ص 191.
جلد 9 - صفحه 103
بنابراين فرمايش حضرت، ناظر به باطن آيه شريفه است.
وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ: و قرار نداد بر شما در دين سختى و تنگى و دشوارى، بلكه دينى است به سهل و آسانى بالنسبه به تكاليف بنى اسرائيل. و لذا فرمود پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله: «بعثت لشريعة سمحة و سهلة» حاصل آنكه تنگ نساخته خداوند بر شما امر دين را و مكلف ننمود آنچه طاقت آن نداشته باشيد، بلكه تكليف فرمود كمتر از وسع، پس عذرى نيست براى شما در ترك آن. نزد بعضى معنى آنكه: قرار نداد براى شما در دين تنگى كه مخرجى از آن نباشد و خلاصى از عقاب او نباشد، بلكه قرار داد توبه و كفارات و رد مظالم را چاره و خلاصى از گناه، پس نيست در دين اسلام آنچه را كه راهى نباشد به سوى خلاصى از عقاب آن، پس عذرى نخواهد بود براى هيچكس در ترك استعداد و تدارك براى قيامت.
مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ: پيروى كنيد دين پدرتان ابراهيم عليه السّلام را، زيرا ملت حضرت ابراهيم داخل است در ملت حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله، و ابراهيم عليه السّلام را پدر همه ناميده به جهت آنكه احترام او بر مسلمانان مثل احترام پدر است بر پسر، چنانكه فرموده «و ازواجه امهاتهم» و زنان پيغمبر به منزله مادران امت مىباشند. يا به سبب آنكه عرب از اولاد اسمعيل، و بيشتر عجم اولاد اسحق، و هر دو پسر ابراهيم عليه السّلام، پس از باب تغليب تمام را اولاد او محسوب داشته.
هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ: خداى تعالى نام نهاد شما را مسلمان پيش از اين در كتابهاى آسمانى زمان پيش. وَ فِي هذا: و در اين كتاب قرآن يا در اين زمان. حاصل آنكه خداى تعالى زمانى پيش و در اين زمان تمام امت پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله را مسلمان خوانده، لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ: تا باشد پيغمبر گواه بر شما و گواهى دهد بر طاعت مطيعان و عصيان عاصيان. وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ: و باشيد شما گواه بر مردمان، يعنى حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وقتى شهادت داد بر شما به طاعت و قبول كرديد شما عادلان، آن وقت شهادت دهيد بر امتهاى گذشته به اينكه پيغمبران تبليغ
جلد 9 - صفحه 104
نمودند رسالت پروردگار را و ايشان قبول نكردند، پس به سبب شهادت شما، مؤمنين آنان مستوجب بهشت و كفار آنها مستحق شوند آتش را.
در كافى- در ذيل حديثى از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: پيغمبر خدا شاهد است بر ما به آنچه رساند بر ما از خداوند تبارك و تعالى، و مائيم گواه بر مردم در قيامت، پس هر كه تصديق قيامت كند او را تصديق، و هر كه تكذيب كند روز قيامت را تكذيب كنيم او را. «1» فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ: پس بپاى داريد نماز را به آداب و شرايط. وَ آتُوا الزَّكاةَ:
و بدهيد زكات را، يعنى چون خداوند تخصيص داد شما را به اين فضل و شرف و كرامت، پس تقرب جوئيد به خداوند سبحان به انواع طاعات كه اشرف آنها در عبادت بدنى نماز، و در طاعت مالى زكات است. وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ: و پناه بريد به خدا از شر دشمنان، يا چنگ زنيد به دين خدا و اعتماد كنيد به خدا در مجامع كارهاى خود، و طلب ننمائيد امانت و نصرت را مگر از ذات يگانه الهى، زيرا در عالم وجود غير از حق تعالى نگاهدارنده و يارى كننده بالذات نخواهد بود، پس ذات سبحانى را شايسته تمسك و توسل باشد.
هُوَ مَوْلاكُمْ: خداى تعالى است مالك و ناصر و متولى امور شما. فَنِعْمَ الْمَوْلى: پس خوب مالك و صاحب اختيارى است خدا، زيرا آنچه را كه در باره بنده جارى فرمايد تمام بر وجه حكمت و مصلحت و رشد و صلاح باشد. وَ نِعْمَ النَّصِيرُ: و خوب يارى كنندهاى است، زيرا در موقعى كه همه دست از يارى شخص بردارند، او از نصرت صرف نظر نفرمايد، پس مولى و ناصر حقيقى ذات يگانه سبحانى است. نزد بعضى معنى آنكه پس خوب مولائى است خدا، زيرا منع نفرمايد رزق را از شما وقتى كه نافرمانى او را نمائيد؛ و خوب ناصرى است، زيرا اعانت فرمايد شما را وقتى كه اطاعت او را نمائيد.
تنبيه: تمسك يافتن به ذيل عنايت پيغمبر و ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين و توسل به شفاعت آنان منافات ندارد با اعتصام به خداى تعالى، زيرا
«1». همان مدرك.
جلد 9 - صفحه 105
حق سبحانه ايشان را واسطه فيض خود مقرر، و امر به توسل و طلب وسيله فرموده كه: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» «1» يعنى اى كسانى كه ايمان آوردهايد بپرهيزيد عقاب الهى را به مخالفت او، و طلب نمائيد به قرب رحمت سبحانى وسيله را.
در عيون اخبار الرضا عليه السّلام از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله مروى است كه ائمه از حضرت حسين عليه السّلام هر كه اطاعت كند ايشان را، پس بتحقيق خدا را اطاعت نموده، و هر كه معصيت كند ايشان را، خدا را نافرمانى نموده. ايشانند دست آويز محكم و وسيله بسوى خدا.
پس تمسك جستن به اين انوار مقدسه و تبرك يافتن به مشاهده مشرفه ايشان، داخل است در تمسك به خدا، زيرا اعتصام به ايشان، اعتصام به خدا خواهد بود.
عبرت: يكى از قضايا و تجربياتى كه اثبات نمايد حسّا به اينكه خداى تعالى مولى و حافظ و ناصر مؤمنان است، همانا طارى شدن حادثه غير مترقبه و تبدل قوت و شوكت چندين ساله و راحتى مبتلايان به غم و غصه و از عجائب دوران بشمار آيد زوال كوهى به كاهى. ايضا با وجود ورود دشمنان خونخوار كفار در خاك ايران، خداوند منان جامعه مسلمانان را در حفظ و حمايت خود محفوظ و شرّ آنان را به آسانى دفع فرمود و للّه الحمد و المنه، اميد است به توجهات ولى عصر عجل اللّه فرجه نعمت امنيت بر مسلمانان مستدام بدارد.
«1». سوره مائده- آيه 35.
جلد 9 - صفحه 106
جلد 9 - صفحه 107
سوره بيست و سوم* « (مؤمنون)»*
اين سوره مباركه مكى است بدون خلاف.
عدد آيات: صد و هيجده آيه است نزد كوفى، صد و نوزده نزد بصرى؛ و مدنى. و اختلاف در آيه «وَ أَخاهُ هارُونَ» غير كوفى است. ابو الفتوح رازى فرمايد:
در اين سوره ناسخ و منسوخ نيست. «1» عدد كلمات: هزار و هشتصد و چهل كلمه است.
عدد حروف: چهار هزار و هشتصد و دو حرف است. «2» ثواب تلاوت: در ثواب الاعمال و مجمع از حضرت صادق عليه السّلام: قال من قرأ سورة المؤمنين ختم اللّه له بالسّعادة اذا كان يدمن قراتها فى كلّ جمعة و كان منزله فى الفردوس الاعلى مع النّبيّين و المرسلين.
فرمود: هر كه قرائت كند سوره مؤمنين را، ختم فرمايد خداوند عاقبت او را به سعادت؛ و هرگاه مداومت كند در هر جمعه، مىباشد منزلش در فردوس اعلى با نبيّين و مرسلين. «3» تذكره: اين مطلب در هر سوره ذكر شد كه به صرف تلاوت فقط، بدون رعايت دستورات مقرره در آن بلكه با عملياتى كه خلاف فرمايشات آنست،
«1». تفسير ابو الفتوح رازى، ج 8 ص 121 چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
«2». همان مدرك.
«3». ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شيخ صدوق ص 135 و نيز تفسير مجمع البيان، ج 4، ص 98.
جلد 9 - صفحه 108
ترتب ثواب مذكوره طمع خام و رجاء مذموم خواهد بود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (75) يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (76) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (77) وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصِيرُ (78)
ترجمه
خدا بر ميگزيند از ملائكه پيمبرانى و از مردمان همانا خدا شنواى بينا است
ميداند آنچه را باشد رو بروىشان و آنچه را باشد پشت سرشان و بسوى خدا باز ميگردد كارها
اى كسانيكه ايمان آورديد ركوع كنيد و سجود نمائيد و
جلد 3 صفحه 624
بپرستيد پروردگار خود را و بجا آوريد كار خير را باشد كه شما رستگار شويد
و جهاد نمائيد در راه خدا، حقّ جهاد براى او او برگزيد شما را و قرار نداد بر شما در دين چيز سختى دين پدرتان ابراهيم او نام نهاد شما را مسلمانان از پيش و در اين زمان تا باشد پيغمبر گواه بر شما و باشيد شما گواهان بر مردم پس بر پا داريد نماز را و بدهيد زكوة را و متوسل شويد بخدا او است صاحب اختيار شما پس خوب اختيار دارى است او و خوب ياورى است.
تفسير
- خداوند سبحان براى ابلاغ معارف و احكام خود به پيغمبران وسائط و سفرائى از جنس ملائكه اختيار فرموده مانند جبرئيل و براى ابلاغ بساير خلق از نوع بشر پيغمبرانى كه حامل وحى و مبلّغ آن بخلقند برگزيده كه افضل و اشرف ايشان محمّد مصطفى پيغمبر آخر الزمان است و براى ايشان هم اوصيائى اختيار فرموده كه مبلّغ و مبيّن و مروّج آنمعارف و احكامند پس همه از يك سر چشمه آب مينوشند و بيك نور مستنيرند و خداوند شنوا و بينا است باقوال و اعمال همه از وسائط و غير ايشان ميداند گذشته و آينده خلق را كه جلو رو و در دنبال ايشان است و مرجع و مئال تمام آنها و اعمال خوب و بدشان بحكم خدا است لذا خطاب باهل ايمان واقعى فرموده كه ركوع و سجود نمائيد در نماز و عبادت كنيد پروردگار خود را بهر چه دستور فرموده از ساير عبادات بلكه هر كار خوب نافعى را انجام دهيد مانند نمازهاى مستحب و صله رحم و احسان بپدر و مادر و ساير خلق و حسن سلوك با آنها و هر چه عقلا و شرعا معروف و پسنديده باشد تا رستگار و بهرهمند شويد در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند تعالى واجب فرموده است ايمان را بر اعضاى پسر آدم و تقسيم و تفريق نموده در آنها و واجب فرموده بر صورت، سجود را در شب و روز اوقات نماز پس فرمودهاى كسانى كه ايمان آورديد ركوع كنيد و سجود نمائيد و اين واجب جامعى است بر روى و دو دست و دو پا و نيز از آن حضرت روايت شده كه قرار داده شد تمام خوبيها در خانهئى و قرار داده شد كليد آن زهد در دنيا افسوس كه اينك اين خلق پسنديده كه مقدمه آن قناعت و نتيجهاش عزّت دنيا و آخرت است بكلّى در ميان عوام و خواص متروك و اضداد آن كه حرص و اقبال بدنيا و تهيّه زخارف و تجمّلات خانمانسوز آن است معمول گشته و كليد تمام
جلد 3 صفحه 625
بديها را براى خانه ما اجانب بدست آوردهاند و در جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه در سوره حج دو سجده است اگر بجا نميآورى آن دو را تلاوت ننما آن را و بقرينه روايت سابقه كه دلالت دارد بر آنكه مراد از امر بركوع و سجود اتيان در نماز است بايد حمل شود بر استحباب و محلّ آن دور افقهاء اماميّه يفعل ما يشاء در آيات سابقه وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ در اين آيه قرار دادهاند و نيز امر فرموده بجهاد در راه خدا بطوريكه بايد و شايد و حقّ آن است با دشمنان ظاهرى و باطنى در خفيه و آشكارا چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرموده جهاد اكبر جهاد با نفس امّاره است و چون افراد كامله از اهل ايمان انبياء عظام و اوصياء كرام ايشانند كه در آيه اوّل اشاره بآن شد خداوند در اين آيه خطاب را متوجّه بخاندان محترم نبوّت فرموده با تصريح بآنكه ايشان مختار و مجتبى و برگزيدگان اويند براى نصرت دين و ابلاغ احكام سيّد المرسلين و آن كه ببركت وجود ايشان قرار نداده بر آنها و پيروانشان در اين دين مبين حكمى را كه موجب تنگى و سختى و عسرت و مشقّت باشد چنانچه در امم سابقه بود و آن كه مراد از اين دين سهل آسان دين پدرتان ابراهيم عليه السّلام است كه شما تابع ملّت و كيش و شريعت او هستيد و او شما را مسلمانان نام نهاد در زمان سابق و اين زمان و كتب سماويّه سابقه و اين كتاب كه قرآن است آنجا كه عرضه داشت رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ و خداوند امضاء فرمود نام گذارى او را و نقل فرمود دعاى او را و باجابت رساند آن را بوجود شريف خاتم انبيا و ائمه هدى براى آن كه ناظر و گواه باشد پيغمبر اكرم بر ائمه اطهار كه ابلاغ نمودند احكام الهى را و ناظر و گواه باشند ايشان بر مردم كه عمل نمودند بآن و مهجور قرار ندادند آن را و گواهى دهند در آخرت پس كسانيكه مشمول اين فضل و احسان الهى شدند بايد بر پا دارند نماز را و ادا كنند زكوة را و متوكّل و مطمئن و اميدوار بخدا باشند و از غير او كمك نجويند او صاحب اختيار و ناصر و مدير امور ايشان است و خوب اختياردار و ياور و معينى است او كه مانند ندارد بلكه مولى و يار و ياور حقيقى او است نه غير او اين خلاصه مستفاد از ظاهر آيات شريفه بنظر حقير با ملاحظه روايات مأثوره از ائمه اطهار در كافى و غيره است ولى جمعى از مفسّرين تمام خطابات را عامّ دانسته و اطلاق پدر را بر حضرت ابراهيم
جلد 3 صفحه 626
بملاحظه وجوب احترام او فرض نمودهاند مانند ازواج پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه اطلاق مادر بر آنها شده و بعضى مجوّز اطلاق را بودن تمام عرب از اولاد حضرت اسمعيل و بيشتر عجم از اولاد حضرت اسحق دو فرزند ارجمند حضرت ابراهيم عليه السّلام قرار دادهاند و ضمير هو سمّيكم المسلمين را فقط راجع بخدا نمودهاند و شهادت اين امّت را بر ساير امم مقبول دانستهاند با آنكه بعضى از اين معانى خلاف ظاهر قرآن و بعضى مخالف با روايات و بعضى مخالف با اعتبار است و ما قضاوت را بخوانندگان عظام واگذار مينمائيم و بنابر بيان حقير ضمير هو راجع بحضرت ابراهيم است ولى چون تسميه او بقبول الهى رسيده ميتوان راجع بخدا دانست و كلمه ملّت مقطوع از صفتيّت براى دين و مفعول اعنى است كه مقدّر شده و بعضى آن را مفعول ألزموا يا متعلّق بعليكم مقدّر دانستهاند و بعضى مفاد كلام را وسع دينكم توسعة ملّة ابيكم قرار دادهاند و در هر حال مراد معلوم است كه خداوند بعث فرموده است مردم را بقبول اسلام كه دين قديمى و شريعت پيغمبرى است كه تمام ارباب اديان قائل بعظمت مقام و متانت مرام اويند و در نبوّت و رسالت او شك ندارند مخصوصا عرب كه خود را از اولاد او ميدانند و باين انتساب فخر و مباهات مينمايند و در قرب الاسناد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود از آنچه خدا عطا فرمود بامّت من و فضيلت داد ايشان را بر ساير امم سه خصلت است كه عطا نفرمود آنها را مگر به پيغمبرى يكى آن كه مشقّت را از امّت من برداشت و فرمود ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ديگر آن كه وعده اجابت دعا بآنها داد كه فرمود ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ سوّم آن كه امّت مرا شاهد بر خلق قرار داد و فرمود لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ و با مراجعه بساير روايات مفسّره در اينمقام و آنچه سابقا در اين تفسير بيان شده كه مراد از امّت ائمه اطهار و شيعيان اخيار ايشانند اشكالى در بيانات سابقه و جمع آن با اين حديث باقى نخواهد ماند انشاء اللّه تعالى چون وقتى ائمه اطهار شهادت دادند بر نفع شيعيانشان شهادت ايشان هم در باره دشمنان اهل بيت عصمت از اين امّت و در باره ساير امم مقبول خواهد شد و اين در واقع راجع بشهادت آنذوات مقدسه است و باين ملاحظه در روايات متعدده اختصاص بايشان داده شده و در بعضى، از اين امّت نفى فرمودهاند در ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام
جلد 3 صفحه 627
نقل نموده كه كسى كه قرائت نمايد سوره حج را در هر سه روز، سال تمام نميشود تا بيرون رود بزيارت مكّه معظّمه و اگر بميرد در آن راه داخل بهشت ميگردد و اگر مخالف باشد موجب تخفيف عذاب او خواهد بود خداوند توفيق عنايت فرمايد انشاء اللّه تعالى.
جلد 3 صفحه 628
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ جاهِدُوا فِي اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجتَباكُم وَ ما جَعَلَ عَلَيكُم فِي الدِّينِ مِن حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُم إِبراهِيمَ هُوَ سَمّاكُمُ المُسلِمِينَ مِن قَبلُ وَ فِي هذا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيكُم وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ اعتَصِمُوا بِاللّهِ هُوَ مَولاكُم فَنِعمَ المَولي وَ نِعمَ النَّصِيرُ (78)
و جهاد كنيد در راه خداوند آن نحوي که بايد جهاد كنيد که حق جهاد است او برگزيد شما را و اختيار فرمود، و جعل نفرمود بر شما در دين حرج و ضيق را اينکه دين مقدس ملت پدر شما ابراهيم است او شما را مسمي كرد باسم مسلمين از پيش از دين اسلام و در همين دين اسلام تا بوده باشد رسول اكرم شاهد بر افعال شما و بوده باشيد شما شاهد بر افعال ناس پس بر پا بداريد نماز را و ادا كنيد زكاة را و چنگ زنيد بريسمان محكم الهي او است مولي و صاحب اختيار شما پس خوب مولايي است و خوب نصرت كنندهاي است.
نوع مفسرين گفتند: اينکه خطابات متوجه بجميع مؤمنين است بقرينه آيه قبل و بواو عطف لكن در اخبار بسيار که بالغ بر حد تظافر است در كتاب كافي كليني و شيخ طوسي و تفسير علي بن ابراهيم و تفسير برهان و غير اينها که دلالت
جلد 13 - صفحه 351
تامه دارد بر اينکه که اينکه آيه اختصاص دارد به اهل بيت عصمت و طهارت ائمه اثني عشر، و خطاب متوجه بآنها است و قرائن زيادي در خود آيه هست بر اينکه معني که در تفسير كلمات آن اشاره ميشود.
(وَ جاهِدُوا فِي اللّهِ): جهاد في دين اللّه است که دفع اعداء دين بايد كرد، و أعداء دين بسيار هستند، و جهاد با آنها اقسامي دارد:
اول- جهاد با كفار و مشركين جهاد با سيف.
دوم- دفع شر آنها از مسلمين در دوره غيبت بلكه در ازمنه ائمه نامش دفاع است.
سوم- جهاد با فساق و فجار بأمر بمعروف و نهي از منكر به مراتب آن.
چهارم- جهاد با جهال و عوام بارشاد و هدايت و دلالت و بيان أحكام و وظايف.
پنجم- جهاد با نفس بترك هواي نفساني باطاعت أوامر و ترك معاصي.
ششم- جهاد با شيطان که: «ان الشيطان لكم عدو مبين» يس آيه 60.
هفتم- جهاد با ظلمه بدفع شر آنها از مظلومين.
هشتم- جهاد با دنيا بترك زخارف آن و زهد در آن و توجه بأمر آخرت و اينکه است.
(حَقَّ جِهادِهِ): و تمام اينکه اقسام از خصائص آل محمّد عليهم السلام است.
(هُوَ اجتَباكُم): اجتباء قريب المعني است با اصطفاء بر گزيدن و اختيار كردن.
(وَ ما جَعَلَ عَلَيكُم فِي الدِّينِ مِن حَرَجٍ): دين مقدس اسلام دين سمحه سهله است حكم حرجي در او نيست، و ممكن است اينکه جمله اشاره به اقسام جهاد مذكوره باشد که در حد قدرت و توانايي باشد اگر موجب ضرر و حرج ميشود واجب نيست مخصوصا با كفار و فساق و فجار و ظلمه.
جلد 13 - صفحه 352
(مِلَّةَ أَبِيكُم إِبراهِيمَ): مفسرين گفتند که: اطلاق أب بر ابراهيم از باب اطلاق امهات است بر ازواج نبي و اطلاق أب است در فرمايش حضرت رسالت:
«أنا و علي أبوا هذه الامة»
لكن در أخبار همين را از قرائن اينکه که مراد ائمه طاهرين هستند گرفتند.
(هُوَ سَمّاكُمُ المُسلِمِينَ مِن قَبلُ): اشاره بآيه شريفه است: «رَبَّنا وَ اجعَلنا مُسلِمَينِ لَكَ وَ مِن ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسلِمَةً لَكَ» بقره آيه 122.
(وَ فِي هذا): در اينکه قرآن و اينکه دين که دين اسلام است و متدين بآن مسلم است و اينکه اسلام تسليم جميع وظايف است.
(لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيكُم): که بر ائمه طاهرين شهادت ميدهد روز قيامت چنانچه مفاد اخبار است. و اما بنا بر تفسير مفسرين شاهد بر مؤمنين است لكن قرينه بعد دليل بر اول است.
(وَ تَكُونُوا شُهَداءَ عَلَي النّاسِ): چنانچه در زيارت جامعه و ساير زيارتها و در اخبار بسيار دارد که: ائمه شهداء روز قيامت هستند.
(فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ): اقامه صلوة دو قسم است يكي أداء صلوات است ديگر نگاهداري نماز است که از جامعه برداشته نشود که در بسياري از زيارات است.
(وَ آتُوا الزَّكاةَ): شامل زكوات واجبه و صدقات مندوبه ميشود بلكه زكاة کل شيء بحسبه زكاة علم، زكاة بدن، زكاة جوارح، زكاة قوت و قدرت و غير اينها.
(وَ اعتَصِمُوا بِاللّهِ): بحبل اللّه المتين.
(هُوَ مَولاكُم): تمام اختيارات شما تحت قدرت او است.
(فَنِعمَ المَولي): رءوف رحيم غفور عطوف است «إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ بقره آيه 138.
(وَ نِعمَ النَّصِيرُ): «يَنصُرُ مَن يَشاءُ» روم آيه 4.
جلد 13 - صفحه 353
تم بحمد اللّه سورة الحج و يتلوه انشاء اللّه سورة المؤمنون و الحمد للّه اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا. و الصلاة و السلام علي محمّد و آله، و اللّعن علي أعدائه و أعدائهم تم بيد العبد المذنب السيّد عبد الحسين المدعوّ بالطيّب غفر له
جلد 13 - صفحه 354
سورة المباركة المؤمنون
بسم اللّه الرحمن الرحيم، و الحمد للّه لوليه و الصلاة علي رسوله و آله و اللعن علي اعدائه.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 78)- سپس پنجمین دستور را در زمینه جهاد صادر کرده، میگوید:
«و در راه خدا جهاد کنید و حقّ جهادش را ادا نمایید» (وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ).
«جهاد» در اینجا به معنی هر گونه جهاد و کوشش در راه خدا و تلاش برای انجام نیکیها، و مبارزه با هوسهای سر کش (جهاد اکبر) و پیکار با دشمنان ظالم و ستمگر (جهاد اصغر) است.
«حقّ جهاد» نیز معنی وسیعی دارد که از نظر کیفیت و کمیت و مکان و زمان و سایر جهات از جمله خلوص نیّت، همه را شامل میشود.
و از آنجا ممکن است این تصور پیدا شود، این همه دستورات سنگین که هر یک از دیگری جامعتر و وسیعتر است چگونه بر دوش ما بندگان ضعیف قرار داده شده است؟ در دنباله آیه میفرماید: «او شما را برگزید» (هُوَ اجْتَباکُمْ). و اینها همه دلیل لطف الهی نسبت به شماست. اگر برگزیدگان خدا نبودید این مسؤولیتها بر دوش شما گذارده نمیشد.
و در تعبیر بعد میفرماید: «او کار سنگین و شاقی در دین (اسلام) بر شما نگذارده است» (وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ). یعنی اگر درست بنگرید اینها تکالیف شاقی نیستند، بلکه با فطرت پاک شما هماهنگ و سازگارند.
در سومین تعبیر میگوید: از این گذشته «از آیین پدرتان ابراهیم» پیروی کنید (مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْراهِیمَ).
سپس تعبیر دیگری در این زمینه دارد میگوید: «او شما را در کتابهای پیشین، مسلمان نامید و همچنین در این کتاب آسمانی» (هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هذا).
و مسلمان کسی است که این افتخار را دارد که در برابر همه فرمانهای الهی تسلیم است.
سر انجام پنجمین و آخرین تعبیر شوق آفرین را در باره مسلمانان کرده و آنها را به عنوان الگو و اسوه امتها معرفی میکند و میفرماید: «هدف این بوده است که
ج3، ص238
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله شاهد و گواه بر شما باشد و شما هم گواهان بر مردم»! (لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ).
در پایان این آیه بار دیگر وظائف پنجگانه پیشین را در تعبیرات فشردهتری به عنوان تأکید چنین باز گو میکند: «اکنون (که چنین است و شما دارای این امتیازات و افتخارات هستید) نماز را بر پا دارید، زکات را بدهید و به (آیین حق و ذیل عنایت) پروردگار تمسک جویید» (فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ).
که «مولی و سر پرست و یار و یاور شما اوست» (هُوَ مَوْلاکُمْ).
«چه مولی و سرپرست خوبی، و چه یار و یاور شایستهای» (فَنِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ).
یعنی اگر به شما فرمان داده شده تنها به ذیل عنایت پروردگار تمسک جویید به خاطر آن است که او برترین و بهترین مولی و شایستهترین یار و یاور است.
«پایان سوره حج»
ج3، ص239
آغاز جزء هجدهم قرآن مجید
سوره مؤمنون [23]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و 118 آیه دارد
محتوای سوره:]
مجموع مطالب این سوره را میتوان به چند بخش تقسیم کرد:
بخش اول- از آیه «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ» تا چندین آیه بعد- بیانگر صفاتی است که مایه فلاح و رستگاری مؤمنان است.
بخش دوم به نشانههای مختلف خدا شناسی، و آیات آفاقی و انفسی پروردگار در پهنه عالم هستی، اشاره کرده.
در بخش سوم به شرح سر گذشت عبرتانگیز جمعی از پیامبران بزرگ پرداخته است.
در بخش چهارم روی سخن را به مستکبران کرده، و با دلائل منطقی و گاه با تعبیرات تند و کوبنده به آنها هشدار میدهد، تا دلهای آماده به خود آید و راه بازگشت به سوی خدا را پیدا کند.
در بخش پنجم بحثهای فشردهای در باره معاد بیان کرده است.
و در بخش ششم از حاکمیت خداوند بر عالم هستی.
در بخش هفتم باز هم سخن از قیامت، حساب، جزا و پاداش نیکو کاران و کیفر بد کاران به میان میآورد، و با بیان هدف آفرینش انسان سوره را پایان میدهد.
ج3، ص240
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از امام صادق علیه السّلام میخوانیم: «هر کس سوره مؤمنون را بخواند و در هر جمعه آن را ادامه دهد خداوند پایان زندگی او را با سعادت قرار میدهد و جایگاه او در فردوس اعلی (بهشت برین) است، همراه پیامبران و رسولان».
البته این فضیلتها برای خواندن با اندیشه و تصمیم بر عمل است.
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص85
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم